بعد از من

از مهرماه ۱۴۰۱ ، وبلاگ ساده من فیلتر شده. پیگیری کردم. پاس دادند به جای دیگری که پاسخگو نیست.

زیاد پیگیری نکردم. راستش برایم خیلی هم مهم نبود. گاهی می‌آید و گاهی نه.

اما یک چیزی برایم مهم شد:

تمام زندگی امروز ما در اینترنت می‌گذرد. ماییم و رد پایمان در فضای مجازی. و من چند ماه است که در این فضا نیستم!

و چیزی که مرا تکان داد این بود که هیچکس نفهمید که من چند ماهه نیستم!

دوستان، آشنایان،‌ خانواده محترم اینترنتی!

اینجانب مدتی است که رد پایی از خودم در فضای مجازی به جا نگذاشته‌ام. سایت که هیچ، اینستاگرام هم مدت‌هاست که به روز نشده.

در این مدت، فقط یک نفر از دوستانم تماس گرفت و سراغ جای خالی مرا در اینستاگرام گرفت.

دوستان، آشنایان، خانواده محترم اینترنتی!

گویا چند ماه است که من در فضای مجازی مرده‌ام و هیچکس، تأکید می‌کنم هیچکس، سراغ مرا نگرفت!

و روزی خواهد آمد که نه از فضای مجازی، که از دنیای واقعی هم خواهم رفت.

راستش دل‌نگران چند روز بعد از سفر نهایی‌ام شده‌ام که نکند آنوقت هم کسی سراغ مرا نگیرد.

اما چطور باید کسی یاد من بی‌افتد تا جای خالی‌ام را حس کند؟

به نظرم وقتی که نشان و ردپایی از خودم برای باقیمانده‌ها به جا گذاشته باشم.

و من، امروز، نه از پس ماندگاری، که از پس موثر بودن در بازی هستی:

نگرانم که نکند بیهوده آمده و رفته باشم.

راستی هدف من چه بود؟
رد پای من هدفم را نشان می‌دهد؟
چطور رد پای بهتر و درست‌تری از خودم به جا بگذارم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *