شاید بهشت دیگران ، جهنم تو باشد

امروز صبح، کیسه شکر را برداشتم که ظرف خالی شکر را پر کنم.
قبلاً نصف کیسه شکر را استفاده کرده بودیم و درش را با تازدن و منگنه، به خیال خودمان نفوذ ناپذیر کرده بودیم!

ولی مورچه های ما که خیلی مشتاق و با دل و جرات هم هستند، راهی به بهشت شکرها پیدا کرده بودند و در آن بهشت برفگون، سکنی گزیده بودند !!

اگر شما هم مورچه باشید، شاید بگویید چه جایی بهتر از این ؟!

ولی راستش مورچه های ما، به دلایل نامعلومی جان باخته بودند !

نمی دانم …

  • راه خروج را گم کرده بودند ؟
  • هوا کم آورده بودند ؟
  • بیشتر از ظرفیتشان خورده بودند ؟
  • آب هم نیاز داشتند ؟
  • از ذوق، سکته کرده بودند ؟
  • از دوری دوستانشان، دق کرده بودند ؟

نمیدانم ..
فقط این را فهمیدم که حتی اگر در بهشتی از نعمت ها هم باشی، الزاماً همه چیز خوب نیست.
باز هم دلیلی برای ناراحتی هست.

بهشت، همیشه خوب نیست . گاهی راه فراری هم لازم خواهیم داشت.

و به قول دوست عزیزم، بهشت، ساختنی است. خودت باید آن را بسازی. شاید بهشت دیگران ، جهنم تو باشد !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *